سرزمین ما ....

سینه میسوزانی ای دل چو می آغازی سخن...

سرزمین ما ....

سینه میسوزانی ای دل چو می آغازی سخن...

وقتی که

وقتی که زبان از لب می ترسید
وقتی که قلم از کاغذ شک داشت
حتی حتی حافظه از وحشت در خواب سخن گفتن می اشفت
ما نام تو را در دل
چون نقشی بر یاقوت
می کندیم
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد