-
می خواهم
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 21:25
می خواهم عقاب فاتح افق های دور و ناپیدا باشم نه آن سنجاقک پژمرده که تن بر آب می کشد و ناله سر می دهد من از ناله ی خود بیزارم... از سکوت مرداب هم که اگر به آن مبتلا شوم از درون خواهم شکست
-
خط خطی
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 21:23
خط خطی می کنم جای بوسه ات را بر پیشانی ام گوشه گوشه های بغضم را خوب می گردم اما نشانی از تو پیدا نمی کنم و حالا این بغض های سرد فرصت شکفتن از دستهایم ربوده اند ..
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 21:22
همیشه دور بمانیم که با هم بودن به عادت مبتلامان می کند و چه بی رحم است عادت تمام پرده های شور وشوقمان را می درد تمام نگاهای پر رمز ورازرا پوچ می کند روزنه های تشنه ی روحم را سیراب می کند و هول زیبای به هم نرسیدن را به خاک میسپارد همیشه پر شور همیشه تشنه همیشه پرهول همیشه دور بمانیم
-
دل
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 21:15
هر کجا باشی یک شب به یاد نخستین دیدار دل تو نیز خواهد شکست مثل دل من زیر بارانی که از ابر خاطره ها می بارد
-
عشق
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 21:11
دائم برای دیدن هم دیر می کنیم وقت قرارها همه تاخیر می کنیم اول برای عشق همه تند می دویم اما اواسطش همه گیر می کنیم
-
دل شکسته
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 21:09
دفتری که بسته شد دیگه بازش نکنید دلی که شکسته شد دیگه نازش نکنید
-
تنها امید
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 20:59
گل من تو راز ما را به کدام دیو گفتی؟ که بریده ریشه مهر شکسته شیشه دل منم این گیاه تنها به گلی امید بسته همه شاخه ها شکسته به امیدها نشستیم و به یادها شکفتیم
-
منتظرم
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 20:52
ایوان خانه ام به وسعت قبری از افتاب و خاک نشته ام به وسعت قبر و منتظرم که دست رهگذری ادامه دستانم باشد و قفل خانه را بگشاید
-
عاشق شدن
سهشنبه 24 مردادماه سال 1385 20:36
عاشق شدن و از دست دادن, بسی بهتر است از هرگز عاشق نشدن